Showing posts with label About us. Show all posts
Showing posts with label About us. Show all posts

Saturday, February 1, 2014

نامه تازه نوری‌زاد به خامنه‌ای: بی‌کفایتی شما در رهبری محرز است

1619614 584361981680269 1131903971 n نامه تازه نوری‌زاد به خامنه‌ای: بی‌کفايتی شما در رهبری محرز است محمد نوری‌زاد، نویسنده و فعال سیاسی منتقد حکومت ایران، در تازه‌ترین نامه انتقادی خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، می‌گوید که «اگر در کارنامه شما جز فضاحت هسته‌ای هیچ نباشد، عدم کفایت شما در رهبری قطعی و محرز است».

آقای نوری‌زاد در این نامه که روز جمعه، ۱۱ بهمن، در وب‌سایت شخصی‌اش منتشر کرده با انتقاد شدید از عملکرد علی خامنه‌ای در مقام رهبری جمهوری اسلامی، از او خواسته است تا با امضای یک «قرارداد»، از مقام رهبری در ایران کناره‌گیری کرده و «عرصه را برای انتخاب همه‌جانبه مردم» باز کند.

او وعده داده است که تنها در صورت انجام چنین کاری است که مردم ایران آقای خامنه‌ای را «به درون پرمهر خود راه می‌دهند و بر همان تختی می‌نشانند که ملات پایه‌هایش از محبت و مهر است».

سی‌امین نامه این نویسنده و فعال سیاسی و اجتماعی حکومت ایران به رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی منتشر می‌شود که او، به گفته خودش، با شکایت سپاه پاسداران به اتهام‌هایی مانند «توهین به مقام معظم رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» روبه‌رو است.

آقای نوری‌زاد که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از حامیان حکومت ایران بود، پس از این انتخابات جنجالی به جمع منتقدان جمهوری اسلامی پیوست و نامه‌ها و مصاحبه‌های متعددی درباره فساد سیاسی و اقتصادی سپاه پاسداران، رهبر جمهوری اسلامی، فرزند او مجتبی خامنه‌ای و دیگر مقام‌های سیاسی و دینی حکومت منتشر کرد.

او پس از انتشار چند نامه به زندان افتاد و بر اساس گزارش‌ها به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، اما پس از آزادی نیز کماکان به فعالیت‌های خود ادامه داد.

در همین زمینه محمد نوری‌زاد در مصاحبه‌ای که اخیرا با رادیوفردا انجام داد، گفت که از تهدیدها علیه خود هراسی ندارد و جانش را در دست گرفته است.

او در تازه‌ترین نامه خود، رهبر جمهوری اسلامی را به «به راحتی فریب خوردن»، «ابتلای جامعه به مفسده»، «فریب روس‌ها را خوردن»، «حرص در ترساندن همگان»، «تبدیل دستگاه قضایی به حیاط خلوت خواسته‌های خود»، «تبدیل شورای نگهبان و مجلس خبرگان به طنزگاه متملقان و وابستگان»، «سند زدن ستاد اجرایی فرمان امام و آستان قدس رضوی به عنوان خزانه شخصی»، «میدان دادن به بی‌پروای بی‌چاک و دهانی مانند احمدی‌نژاد»، «دخالت گسترده در امور داخلی افغانستان، لبنان، عراق، سوریه و فلسطین و بخشیدن پول مردم ایران به این کشورها بدون اجازه»، «تباه کردن سرمایه‌های نقدی و انسانی کشور» و موارد دیگر متهم کرده است.

محمد نوری‌زاد از رهبر جمهوری اسلامی خواسته است تا به «خطاهای خود اعتراف» کرده و «از مردم پوزش» بخواهد و خطاب به آقای خامنه‌ای تاکید کرده است: «کفایت‌های همه‌جانبه شما برای رهبری این مردم کافی نبوده و نیست.»


Saturday, January 25, 2014

درد دل های زنانه و انتقادهای یک زن به برخی برخوردهای ناسالم زنان فمنیست

27186 1416445532333 6299005 n درد دل های زنانه و انتقادهای یک زن به برخی برخوردهای ناسالم زنان فمنیست درد دل های زنانه و انتقادهای یک زن به برخی برخوردهای ناسالم زنان فمنیست نسبت به یکدیگر به مناسبت آغاز سمینار زنان ایرانی در فرانکفورت!

میدونم که نوشتن چنین مطلب انتقادی نسبت به برخی برخوردهای عقب مانده و ناسالم در جنبش فمنیستی زنان خارج از کشور ممکن است عواقب خوبی برای من نداشته باشد و شاهد برخوردهای بسیار مخرب و تندی از جانب برخی زنان فمنیست باشم، اما با علم به همه ی این مسائل، خوشحالم که یکی از نادر زنانی هستم که با شهامت اینگونه برخوردهای ناسالم در جنبش زنان فمنیست (خارج)‌ را بیان می کند! من به عنوان یک عضو کوچک خانواده ی بزرگ رسانه و به عنوان یک زن از جامعه میلیونی زنان ایرانی در قبال زنان جامعه ام احساس مسئولیت می کنم و به همین دلیل هم از قلم و جایگاه خودم درد و مشکلاتی را که می بینم، بیان می کنم!

ابتدا یه توضیح کوچیک در باره ی سمینار امروز در فرانکفورت:

بیش از ۲۵ سال است که زنان ایرانی در آلمان هر سال یک سمینار برگزار می کنند و هر بار زنان ایرانی در یک شهر مسئولیت برگزاری را با یک موضوع خاص که قاعدتا باید موضوع مربوط به زنان باشد، به عهده می گیرند! این بار موضوع سمینار فرانکفورت موضوع دادخواهی خانواده های قربانیان و مسئولیت شهروندی ست! خیلی برام جالبه که چطور وقتی در جنبش اخیر سال ۸۸ برخی از زنان فعال و فمنیست مستقل به حمایت از مادران پارک لاله ( مادران عزادار) برخاستند و سعی کردند از این حرکت مادران داغدار به شکل جدی حمایت کنند داد و هوار برخی فمنیست ها برخاست که ای داد و بیداد فمینست ها از ارزش های خود عدول کردند و مسئله ی مادران عزادار به ما فمنیست ها ربط ندارد و اینگونه حرکت ها در چهارچوب جنبش فمنیستی زنان نیست؟! اما الان دادخواهی موضوع فمنیستی شده؟ مگه دادخواهی خواست مادران عزادار یا همون مادران پارک لاله نبوده؟ ( مثل اینکه مادران قربانیان اعدامی جز زنان نیستند!)

در هر حال … گرچه پاسخ سوالم را دارم چون تناقض در گفتار و عمل این دوستان چیزیست که برای من تازگی ندارد..

از اولین سالی که در آلمان بودم یعنی سال ۸۶ ۱۹تا کمی بعد از اواسط دهه ۹۰ میلادی با زنان کار می کردم و اغلب سعی می کردم در سمینارها شرکت کنم. اما سالیانیست که نه با هیچ گروه زنان کار می کنم و نه در سمینارها به دلایل مختلفی که دارم شرکت می کنم. یکی اینکه همیشه سخنرانان عده ای خاصند! و یک هیراشی عجیبی وجود دارد و یک رهبری پشت پرده! (بطوریکه گاهی فکر می کنم مثل اینکه زنان فمنیست فیلم های مافیایی زیاد نگاه می کنند که این طور به شکل مافیایی پشت پرده تلاش برای یار گیری می کنند تا بتوانند مدام سکان سمینارها و عملکردهای زنان را داشته باشند!) خیلی از این زنان را از نزدیک سالیانیست می شناسم و با نوع برخورد و نگرش شان آشنا هستم. متاسفانه در این سالیانی که به شکل مستقل کار می کنم متوجه شدم که در جامعه زنان فمنیست ما (من صحبت از خارج از کشور می کنم) اگر زنی مستقل بود و به یک جریان زنان فمنیست وابسته نبود و یا مدام شعار اینکه «من فمنیستم» را نداد و هر حرکتش را با نام فمنیست انجام نداد و یا خود را لزبین معرفی نکرد! ( نام سمینار زنان را چند سالی ست که به نام سمینار زنان و زنان لزبین تغییر دادند! به نوعی به معنی جنبش زنان از زاویه همجنسگرایی!)‌ حتی اگر خیلی از خود آنها هم فعالتر بود، اصلا دیده نمی شوی و اینگور میشوی و حتی در پشت پرده ترا له می کنند! مگر اینکه حتی اگر مستقل هستی همیشه آن عده خاص را تایید کنی و مدام شعار! شعار فمنیستی بدهی! از نگاه من زنان فمنیستی را که خیلی زیبا حرف می زنند و مدام هم در جامعه روشنفکری مطرح هستند باید در عمل شناخت نه در تئوری! کارنامه ی زندگی خصوصی و کاری و اجتماعی هر فردی همیشه تبلور عقاید و نظراتش است. برخی از اینگونه زنان در تئوری خیلی فمنیست و روشنفکر و دمکرات ولی متاسفانه در عمل و در برخورد با دیگر زنان بسیار خشن و دیکتاتور هستند و اینها را نه تنها با تجربه ی شخصی خودم بلکه در برخورد با دیگر زنان متوجه شدم! با دلیل و سند می توانم ثابت کنم که برخی به حرف هایی که می زنند اصلا اعتقادی ندارند و حتی گاهی در زندگی اجتماعی از برخی زنان عادی هم عادی تر و سنتی ترند!

مدتهاست که میخواستم این موضوع را به بحث بکشم و در باره ی اینگونه برخوردهای عقب مانده، خشونت کلامی، ترور شخصیت که زنان فمنیست در برخورد نسبت به مخالفین خود دارند مطلبی بنویسم. همچنین در باره ی حسادت ها که نسبت به هم دارند اما از بس مشکلات و رویدادهای سیاسی اجتماعی جامعه ما حاد و مهم اند که هر بار فکر کردم اگر مطرح کنم مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار میدهم و به همین دلیل مطرح نکردم! اما مگر نباید وقتی دردی را حس می کنیم به درمانش بینایدیشیم؟‌ به عنوان یک عضو جامعه زنان فعال ایرانی و کسی که سالیانیست تلاش می کند به خودم اجازه میدهم که دردی را که فقط درد من نیست و درد زنانی ست که از من خواستند تا با صدای بلند فریاد کنم، را عنوان کنم! درد زنانی که وقتی به آنها گفتم بگذارید در فرصت مناسب مطرح کنم در پاسخ گفتند: اگر درد را حس کنی و به درمانش بی توجه باشی ممکن است به بیماری تبدیل شود و حتی ممکن است به بیماری لاعلاج!

بله درست است و حق دارند! نباید دنبال فرصت مناسب گشت چون متاسفانه ما دردهای زیادی داریم و از هر فرصت باید استفاده کرد و مطرح کرد! فقط باید با خودمان صادق باشیم و آینه ای در مقابل خود قرار دهیم! آینه ای که از قبل کاملا تمیز و شفاف شده باشد تا همه چیز را خوب ببینیم! خیلی راحت است که مدام به دنبال مقصر بگردیم و همه چیز را به گردن دیگری بیندازیم! همه چیز را به گردن مردان نیندازیم! همه چیز را به گردن جمهوی اسلامی نیاندازیم! مردان تربیت شده ی ما زنان هستند و جمهوری اسلامی تبلور تفکر همه ی ما زنان و مردان است! در خیلی از ما زنان فرهنگ ضد زن آنچنان قوی هست که در خیلی از مردان نیست! برخی زنان روشنفکر فمنیست متاسفانه صرف شکل «مرد» بودن را «ضد زن» میدانند بدون اینکه نگرش را مورد ارزیابی قرار دهند! کما اینکه زنان ضد زن به مراتب خطرناک تر از مردان ضد زنند! گرچه میدانم که روشنفکران زن هم تبلوری از جامعه و فرهنگ ما هستند همان طور که سازمان ها و احزاب سیاسی مان در گذشته هم تبلور فرهنگ جامعه ما بودند! تبلور فرهنگی که دیدیم سرانجامش به کجا رسید! اگر زنان روشنفکر و فمنیست ما به این نوع برخوردها و روابط میان خود ادامه دهند سرنوشتی غیر از سازمان های سیاسی نصیب شان نخواهد شد و هر بار تنهاتر خواهند شد! کما اینکه نزدیک به سه دهه است که اغلب تعداد مشخص و خاصی از زنان در این سمینارها شرکت می کنند و هر سال موهای شرکت کنندگان سفیدتر از سال قبل و جای خالی زنان جوان که نتوانستند جذب کنند!


اختر قاسمی

کلن ژانویه ۲۰۱۴


*** یک توضیح دوباره برای اینکه سوءتفاهم نشود، خطاب من در این مطلب به فمنیست های ایرانی خارج از کشور است چون من از فمنیست های درون شناخت نزدیک ندارم!


Friday, January 10, 2014

Saturday, January 4, 2014

زهرا رهنورد نزدیکی جنبش سبز به «رفتارهای براندازانه» را رد کرد



وب‌سایت کلمه گزارش داده است که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، در تازه‌ترین ملاقات با فرزندان خود جنبش سبز را «جنبشی اصلاحی و حق‌جو از درون انقلاب اسلامی» توصیف کرده و «نسبت دادن آن را به بیگانگان یا رفتارهای براندازانه» رد کرده است.

بر اساس این گزارش که روز شنبه، ۱۴ دی، منتشر شد، خانم رهنورد در آخرین ملاقات هفتگی با فرزندان خود که آقای موسوی نیز در آن حضور داشت خود و همسرش را «مانند پدر و مادر انقلاب» دانسته و در واکنش به اتهام ارتباط آنها با کشورهای خارجی گفته است که «والدین نسبت به فرزند هرگز خارجی نیستند».

او «این نوع تبلیغات را نفی‌کننده واقعیات» برشمرده است.

در هفته‌های اخیر و همزمان با فرا رسیدن سالگرد تظاهرات معترضان حکومت ایران در شش دی‌ماه (روز عاشورا) سال ۱۳۸۸ و سپس تظاهرات حامیان حکومت در نهم همان ماه، موج تازه‌ای از اظهار نظرها علیه جنبش اعتراضی پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و رهبرانش شکل گرفته بود.

در این مدت تعداد زیادی از مقام‌های ارشد نظامی، امنیتی و سیاسی، اتهام‌های زیادی را به این جنبش اعتراضی که به علت استفاده حامیانش از نمادهای سبزرنگ به جنبش سبز مشهور شد وارد کردند و صدا و سیما نیز برنامه‌های متعددی را علیه این جنبش و رهبرانش پخش کرد که در بسیاری از آنها جنبش سبز «فتنه»ای توصیف می‌شد که توسط دولت‌های خارجی راه‌اندازی شده بود.

از جمله، مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح، و محمدرضا نقدی، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین، هر یک در سخنان جداگانه‌ای از «ارتباط فتنه‌گران با خارج» گفته‌اند.

به گزارش سایت کلمه، در دیدار هفتگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با خانواده خود، آقای موسوی که به نوشته این سایت «غالب برنامه‌های تبلیغی و یک‌سویه حاکمیت» را از صدا و سیما مشاهده کرده، با اشاره به بیانیه شماره ۱۷ خود «تحلیلی روشن از بالا رفتن سطح آگاهی‌ها در جامعه علی‌رغم همه خلاف‌گویی‌ها و هجمه‌ها» ارائه کرده است.

این گزارش همچنین می‌افزاید که دیدار اخیر «در ساختمان جنبی» خانه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برگزار شده و این دو از «روحیه‌ای قوی و حالاتی معنوی» برخوردار بودند، اگرچه «ضرورت بررسی پزشکی به دلیل مشکلات جسمی خصوصا درباره خانم رهنورد همچنان برقرار است».

کلمه هفته پیش گزارش داده بود که میرحسین موسوی نسبت به وضعیت سلامت زهرا رهنورد و فشار خون و ضربان قلب غیرعادی همسرش ابراز نگرانی کرده است.

Tuesday, December 24, 2013

سازمان معلمان ایران خواهان لغو تفاهمنامه آموزش و پرورش با حوزه علمیه شد



akhund madraseh2013 سازمان معلمان ایران خواهان لغو تفاهمنامه آموزش و پرورش با حوزه علمیه شد

زنگ خطر جدی‌ برای‌ نسل فردا. با دوستان خود به اشتراک بگذارید

محسن سازگارا فعال سیاسی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر دانشگاه می‌گوید: با توجه به سوء پیشینه روحانیون در مسایل جنسی، ورود آن ها به مدارس کودکان و نوجوانان را تهدید می کند.






طی یک تفاهم نامه میان اداره کل آموزش و پرورش تهران و حوزه علمیه تهران، مدارس دولتی تحت پوشش این طرح، به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل می‌شود. بر اساس این سند، مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس، مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهند گرفت./ سازمان معلمان ایران به عنوان یک نهاد مدنی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جد می‌خواهد تا قبل از هر گونه اقدام و فعالیت، به فرآیند نیازسنجی و بازخورد توجه داشته و کارشناسی‌های لازم را با توجه به موانع و محدودیت‌های سازمانی مد نظر قرار دهند.










طی یک تفاهم نامه میان اداره کل آموزش و پرورش تهران و حوزه علمیه تهران، مدارس دولتی تحت پوشش این طرح، به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل می‌شود.


بر اساس این سند، مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس، مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهند گرفت.


در این سند، اداره کل آموزش و پرورش تهران، تعهداتی را به حوزه علمیه داده است که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:


۵-۳ تعیین مکان مشخص برای روحانی به عنوان دفتر کار برای ارائه مشاوره و یا پاسخگویی به سوالات و ارتباط با خانواده‌ها

۸-۳ ابلاغ حکم روحانیون تعیین شده از طرف معاونت به مناطق و مدارس

۹-۳ حمایت و تامین نیازهای مالی و امکانات لازم به صورت ویژه

۱۰-۳ زمینه سازی برای استفاده مستمر از روحانی مدرسه و اساتید حوزه علیمه در جلسات خانواده‌ها، دانش آموزان و معلمان


۱- اگر چه ارتباط و تعامل اصل پذیرفته شده‌ای در روابط و معادلات سازمانی است، اما نکته مهم آن است که این ارتباط نباید منجر به خدشه دار شدن استقلال و هویت سازمانی مانند آموزش و پرورش شود.

هر سازمانی کارکرد خاص خود را دارد و آموزش و پرورش متولی اصلی تعلیم و تربیت رسمی در کشور است و این اختیار به هیچ وجه قابل تفویض نبوده و نیست!


۲-در حالی که بسیاری از مدارس ما فاقد کتابخانه، آزمایشگاه، اتاق (سالن مطالعه) و حتی نمازخانه و… می‌باشد، آموزش و پرورش ما چگونه می‌خواهد مکان مشخص و یا ثابتی را برای فعالیت کار این عزیزان فراهم آورد؟

آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش به کارکرد‌ها و محدودیت‌های دستگاه تحت مدیریت خویش واقفند؟


۳-در حالی که آموزش و پرورش ما درگیر کسری بودجه، فقدان اعتبار لازم برای پرداخت سرانه مدارس، پرداخت اضافه کار عوامل اجرایی مدارس، معوقات حق التدریس از سال تحصیلی قبل و… است، مسئولان آموزش و پرورش چگونه و طبق چه محاسباتی قرار است نیازهای مالی این سند را برآورده و امکانات لازم را در حد «ویژه» برای طرف مقابل تامین کنند؟

آیا وزارت آموزش و پرورش بودجه‌ها و یا اعتبارات دیگری دارد که فرهنگیان و تشکل‌های معلمان از آن اطلاعی ندارند؟


۴-کمبود مربی بهداشت در مدارس معضلی است که در ۶ سال گذشته برای حل آن وزرای آموزش و پرورش و بهداشت پیشنهاد‌ها و برنامه‌های مختلفی اعلام کرده‌اند که هیچیک تاکنون عملیاتی نشده و با بازنشسته شدن مربیان قدیمی هر روز به دامنه این مشکل افزوده می‌شود.


افزایش چشمگیر بیماری‌های پرخطر همچون هپاتیت و ایدز در جوامع امروزی و نیاز به آموزش شهروندان برای جلوگیری از گسترش این بیماری‌ها به خصوص در آموزش و پرورش که بزرگ‌ترین جامعه تحت پوشش یعنی کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۸ را در مجموعه خود دارد لزوم به کارگیری مربیان و معلمان بهداشت را در سایر مسائل بهداشتی به روز افزایش می‌دهد اما در کشور ما این موضوع از سوی مسئولان مغفول مانده است.


«در حال حاضر مدارس کشور به ۱۷ هزار مربی بهداشت نیاز دارد.»


رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در فروردین ۱۳۹۰ عنوان کرده است: «که هم اکنون به ازای هر سه هزار و ۵۰۰ دانش آموز یک مربی بهداشت در ایران فعالیت می‌کند در حالی که حداقل مطلوب میانگین یک مربی به ازای هر ۷۰۰ دانش‌آموز است.»


حال سوال ما از مسئولان وزارت آموزش و پرورش آن است که برای بهداشت مدارس چه تفاهم نامه و یا همکاری با متولی بهداشت و درمان کشور به امضا رسانده‌اند وآیا به این مشکلات واقفند؟


آیا در مدارس ما، مربیان بهداشت، مشاوران و یا حتی مربیان هلال احمر حضور دارند؟


۵- در مدارس ما، پست سازمانی «معاون پرورشی» با وظایف و کارکردهای مشخص تعریف شده است. همچنین معلمان دینی وظیفه آموزش آموزه‌های دینی را بر عهده دارند.


آیا قرار است پست جدیدی در سازمان آموزش و پرورش تعریف شود، در حالی که هیچ گونه تناسب منطقی و مناسب میان تعداد دانش آموزان و کارکنان آموزش و پرورش وجود ندارد؟


حضور روحانیون محترم در مدارس چه نسبت سازمانی و کارکردی با پست‌های سازمانی خواهد داشت؟


آیا واگذاری «تربیت دینی» مدارس به نهادی خارج از آموزش و پرورش، به معنای زیر سوال بردن زحمات و تلاش‌های معلمان دینی و معانین خدوم و زحمتکش پرورشی در مدارس نیست؟


۶- «مساجد» با معماری خاص و نیز فضای روحانی که دارند بهترین جا و مناسب‌ترین مکان برای انتقال و پرورش آموزه‌های دینی هستند.

روحانیت با در اختیار داشتن حدود ۷۰ هزار مسجد و بیش از ۱۰ هزار امام‌زاده، پایگاه‌های نماز جمعه، کانال‌های صدا و سیما و… چه نیازی به ورود مستقیم به مدارس دارد؟


اگر در تربیت دینی مشکلی وجود دارد که دارد، آیا راه حل آن حضور مستقیم روحانیت در همه زمان‌ها و مکان‌ها می‌باشد؟ به گمان ما، این مشکل راه حل‌های دیگری دارد که باید آن را یافت…


رئیس جمهور محترم در جریان انتخابات اخیر فرمودند: «من قبول دارم هر نظام سیاسی اجتماعی، تاکیدات ایدئولوژیک و سیاسی روی آموزش و پرورش دارد ولی در کشور ما نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش خیلی شدید است.»


سازمان معلمان ایران به عنوان یک نهاد مدنی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جد می‌خواهد تا قبل از هر گونه اقدام و فعالیت، به فرآیند نیازسنجی و بازخورد توجه داشته و کارشناسی‌های لازم را با توجه به موانع و محدودیت‌های سازمانی مد نظر قرار دهند.


سازمان معلمان ایران ضمن درخواست لغو این تفاهم نامه، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش مصرانه انتظار دارد تا در جهت برنامه‌های دولت تدبیر و امید حرکت کرده و میراث دار اقدامات نادرست و غیر کار‌شناسی وزرای قبلی نباشند…



دو شاعرجوان بازداشت شدند

1510401 10151872335748174 747603748 n دو شاعرجوان بازداشت شدند

شاهین نجفی: این بچه‌ها هنوز انگشتانشان از مهر رایی که به رئیس دولت لبخند داده اند خیس است. این‌ها شاعران خسته از انقلاب و آزادی اند. پس کجایند سینه چاکان و قداره کشان مدافع تدبیر و امید و اعتدال؟ این کلام آخر است ، ما آخرین نسلی هستیم که با زبان شعر و موسیقی با شما سخن گفتیم.



مهدی موسوی و فاطمه اختصاری دو شاعر جوان از ۱۶ آذر توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده‌اند.


به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی موسوی و فاطمه اختصاری در پی ممنوع الخروجی در تاریخ ۱۶ آذر به دادسرای اوین احضار و پس از آن توسط تیم اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و روانه بند ۲-الف می‌شوند.


اطلاعات سپاه در دور جدید سرکوب های کور خود علاوه بر بازداشت «فعالان شبکه های مجازی»، «مدیران سایت‌های آی تی» و «مدیران سایت‌ها و هنرمندان موسیقی زیر زمینی» به بازداشت «هنرمندان و شاعران» روی آورده است. بازداشت های کوری که برای ایجاد فضای رعب در فضای مجازی صورت گرفته و تلاش میشود چهره ای قدرتمند از تیم سایبری سپاه را از خود نشان دهد.


مهدی موسوی و فاطمه اختصاری که تحت فشار بازجویان اطلاعات سپاه هستند در شرایط نامساعدی در بند ۲-الف سپاه به سر می‌برند و بازجویان و عوامل سایبری اطلاعات سپاه هم اکنون صفحات این دو شاعر جوان را در شبکه‌های اجتماعی در اختیار دارند.


پیش از این کلمه از دور جدید سرکوب فعالان اینترنتى از سوى اطلاعات سپاه، علاوه بر حوزه فیس بوک و پایگاه هاى تخصصى «آى تى» همچون «سایت نارنجى» یکى دیگر از عرصه هایى که نهاد امنیتى اطلاعات سپاه اخیرا بر آن متمرکز شده و اقدام به بازداشت شهروندان مى کند «موسیقى زیرزمینى» است.


Friday, December 20, 2013

نقض حقوق بشر در ایران در صدر توجه مجمع عمومی سازمان ملل

13 9 24 2340135 نقض حقوق بشر در ایران در صدر توجه مجمع عمومی سازمان ملل


نیویورک، پاریس، ۲۹ آذر ۱۳۹۲ ـ مجمع عمومی سازمان ملل روز چهارشنبه ۱۸ دسامبر ۲۰۱۳ (۲۷ آذر ۱۳۹۲) قطعنامه‌ای را در باره وضعیت حقوق بشر در ایران تصویب کرد. این قطعنامه «نقض جدی، مداوم و مکرر حقوق بشر» در ایران را محکوم کرد و از دولت خواست «به طور کامل، در قانون و عمل، به تعهدهای حقوق بشری احترام بگذارد.»


فدراسیون بین المللی جامعه‌های حقوق بشر از فراخوان محکم قطعنامه به دولت ایران برای همکاری کامل با گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران استقبال می کند. دولت ایران به رغم ادعای بهبود در وضعیت حقوق بشر، در هشت سال گذشته به هیچ یک از گزارشگران ویژه سازمان ملل اجازه دیدار از ایران را نداده است.

سه کشور ترینیداد و توباگو، کیریباتی و دومینیک که در سال‌های گذشته به قطعنامه رای ممتنع می دادند، امسال به آن رای مثبت دادند و از ضرورت احترام به حقوق بشر در ایران پشتیبانی کردند. اما پنج کشور که در سال ۲۰۱۲ رای ممتنع داده بودند امسال رای مخالف دادند. این آرای منفی با توجه به افزایش تعداد اعدام‌ها در ایران، تداوم سرکوب و دستگیری فعالان جامعه مدنی در ایران نگران کننده است. بسیاری از مدافعان حقوق بشر که سال‌ها پیش در ایران دستگیر شده اند هنوز در زندان به سر می برند.


با ادامه گفتگوها در باره برنامه هسته‌ای ایران، فدراسیون بین المللی جامعه‌های حقوق بشر جامعه بین المللی را فرا می خواند به وخیم تر شدن وضعیت حقوق بشر در کشور نیز توجه کند. هیچ پیشرفتی در گفتگوهای هسته‌ای نباید بر تداوم نقض جدی حقوق بشر در ایران سایه افکند.



اصغر فرهادی: به دولت حسن روحانی خوشبینم

berenice asghar 5 اصغر فرهادی: به دولت حسن روحانی خوشبینم

اظهارات اصغر فرهادی در حالی‌ مطرح میشود که در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی نسبت به دوران احمدی‌نژاد دو برابر شده است و همچنین حمایت حسن روحانی از رژیم سوریه که ناوی پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل، مستقیما بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را به همکاری در جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت متهم کرده است، قابل انکار نیست.



اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، نسبت به دولت جدید ایران ابزار خوشبینی کرد و گفت برای قضاوت درباره عملکرد حسن روحانی هنوز باید منتظر بود.


اصغر فرهادی در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه در بورلی هیلز در نزدیکی لس آنجلس آمریکا، در باره انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور جدید ایران در ژوئن گذشته، گفت: من معتقد نیستم که آنها تغییرات عمده ای را صورت دهند، اما آنها قادر به از بین بردن برخی از آسیب هایی هستند که طی سال های گذشته پیش آمده است.


وی اضافه کرد: فقط چند ماه است که دولت جدید بر سر کار آمده و باید بسیاری از مشکلاتی را که توسط دولت قبلی به وجود آمده، حل کند. باید کمی صبر کرد تا دید آنها چه می کنند.


پس از تجربه ساخت فیلم در فرانسه، اصغر فرهادی معتقد است که اکنون او می تواند هر جایی که می خواهد فیلم بسازد و انتخاب جای فیلمبرداری بستگی به داستان آن فیلم دارد.


فیلم جدید این کارگردان چهل و یک ساله با نام «گذشته» که از امروز در سینماهای آمریکای شمالی به نمایش در می‌آید، به عنوان فیلم برگزیده ایران در جایزه اسکار امسال است.


سال گذشته فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی آقای فرهادی برنده بهترین اسکار فیلم خارجی شده است.


Thursday, December 19, 2013

اوباما تحریم احتمالی ایران در سنا را وتو خواهد کرد



saban اوباما تحریم احتمالی ایران در سنا را وتو خواهد کرد


چند سناتور آمریکایی برای تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران طرحی آماده کرده‌‎اند




سخنگوی کاخ سفید گفته است که اگر سنا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران به تصویب برساند باراک اوباما، رئیس‌جمهور، مصوبه سنا را “وتو” خواهد کرد.


جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید به خبرنگاران گفت که دولت بارها به کنگره گفته است که مقطع کنونی وقت مناسبی برای تحریم‌های جدید نیست.


۲۶ سناتور آمریکایی طرحی را برای تحریم بیشتر صنعت نفت ایران آماده کرده‌اند. سناتورهای ارشد دموکرات و جمهوری‌خواه در میان امضاکنندگان این طرح هستند.


در عین حال ۸ نفر از روسای کمیته‌های سنا با تصویب تحریم‌های جدید مخالفت کرده‌اند.


واشنگتن پست هم از قول یک مقام ارشد کاخ سفید نوشته است که تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران احتمال وقوع جنگ را تقویت می‌کند. دولت باراک اوباما در هفته‌های اخیر به دفعات از کنگره خواسته است که از تحریم‌های جدید علیه ایران خودداری کند.


احتمال تصویب تحریم‌های جدید توسط کنگره در حالی مطرح می‌شود که محمدرضا باهنر، از نمایندگان برجسته محافظه‌کار مجلس، گفته است ممکن است مجلس دولت را به رساندن غنی‌سازی اورانیوم به سطح ۶۰درصد ملزم کند.


غنی‌سازی اورانیوم یکی از مسائل کانونی مورد اختلاف بوده است و مطابق توافق ژنو ایران اورانیوم غنی‌شده خود در سطح ۲۰درصد را خنثی می‌کند و حجم اورانیوم غنی‌شده ۵درصدی را هم محدود نگاه می‌دارد.


ازسرگیری مذاکرات فنی


در عین حال ایران و کشورهای ۱+۵ مذاکرات خود درباره برنامه هسته‌ای ایران را در سطح کارشناسی از سر گرفته‌اند.


این دور مذاکرات، که در ژنو برگزار می‌شود، برای روشن شدن روندهای اجرایی محدودیت برنامه هسته‌‎ای ایران و رفع بخش‌هایی از تحریم‌های وضع‌شده علیه ایران است.


گفتگوهای ایران و قدرت‌های جهان درباره این روندهای اجرایی پس از قرار گرفتن ۱۹ شرکت جدید در فهرست‌ تحریم‌های آمریکا متوقف شده بود.


یکی از دیپلمات‌های غربی به رویترز گفته است که به رغم توافق کلی در ژنو، رسیدن به توافق با ایران بر سر روندهای اجرایی ممکن است “بسیار دشوار” باشد.


در ایران برخی از محافظه‌کاران از محتوای توافق دستگاه دیپلماسی حسن روحانی با قدرت‌های جهانی ابراز نگرانی می‌کنند. امروز علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، با شش نفر از مراجع تقلید شیعه دیدار کرده و به آنها درباره مذاکرات هسته‌ای اطمینان خاطر داده است.


مادر یک زندانی پس از اعدام فرزندش خودکشی کرد

edam1 مادر یک زندانی پس از اعدام فرزندش خودکشی کرد

مجتبی‌ واحدی ۳۰ آبان ۱۳۹۲: شاید بهترین راه حل در شرایط فعلی آن باشد که همه دست به دست هم بدهیم و اعلام کنیم تا حصول اطمینان وجود عدالت در دستگاه قضایی ایران ،با مجازات‌های غیر قابل جبران و در رأس آنها آعدام مخالفیم . تا آن زمان ، کارشناسان و صاحب نظران مستقل هم فرصت دارند در خصوص دلایل مثبت و منفی برای رد یا قبول این مجازات به بحث و گفتگ بپردازند.

به هوش باشیم که سکوت در برابر احکام اعدامی که در تشکیلاتی غیر عادلانه و توسط قضاتی نااهل صادر شده، این خطر را به تدریج گسترده ترو طیف قربانیان آن را وسیع تر خواهد کرد.




پروین گراوند، مادر ۵۲ ساله‌ فریدون خنجری، زندانی ۴۰ ساله‌ای که در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه اعدام شد پس از مرگ فرزندش خودکشی کرد.


به‌ گزارش رادیو زمانه به نقل از هرانا ، تارنمای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پروین گراوند در تاریخ ۱۷ آذرماه پس از گذشت ۳ روز از تاریخ اعدام فرزندش بر اثر اندوه روحی با طناب دار خود را حلق‌آویز کرد و به زندگی خود خاتمه داد.


فریدون خنجری دو سال در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه در بازداشت به‌سر می‌برد و در روز ۱۴ آذرماه به همراه شش زندانی دیگر به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر اعدام شد.


به گفته شیرین عبادی، تعداد اعدام ها در ایران از زمان انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران، به نسبت مدت مشابه سال قبل که محمود احمدی نژاد در قدرت بود، دو برابر شده است.

Sunday, December 15, 2013

۱۲۰ اثر تاریخی لرستان زیر آب رفت

کارشناس ارشد باستان شناسی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لرستان گفت: آبگیری سد سیمره در استان ایلام ، ۱۲۰ اثر تاریخی و باستانی در استان لرستان را زیر آب برد.


80950207 5312841 ۱۲۰ اثر تاریخی لرستان زیر آب رفت

عطا حسن پور در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا افزود: آبگیری سد سیمره به عنوان یکی از مهمترین فاجعه های قرن اخیر به شمار می رود.


وی با اشاره به اینکه عقب نشینی آب این سد موجب بروز این مشکل در استان لرستان شده است، اظهار داشت: آثار تاریخی و باستانی شناسایی شده در محوطه سد سیمره مربوط به دوره های تاریخی، پیش از تاریخ تا دوره اسلامی است.


وی برخی از این آثار را شامل شهر تاریخی ساسانی برز قباله، تپه های باستانی پیش از تاریخ مربوط به دوره نوسنگی به نام چیاسبز، قلعه سیرم شاه، پیروز علی عنوان کرد و گفت: با توجه به خشکسالی و برخی مشکلات اکنون میزان آب این سد تا حدودی کاهش داشته و برخی از آثار به بیرون از آب آمده که نیاز به انجام کاوش در این منطقه است.


حسن پور افزود: در این زمینه با وزارت نیرو برای کاهش مشکلات موجود و جهت انجام کاوش های باستان شناسی رایزنی هایی صورت گرفت که باید ۲۰ محوطه در این منطقه کاوش شود که تنها هفت میلیارد ریال اعتباربه میراث فرهنگی لرستان تخصیص داده شد که رقم بسیار پایینی است.


وی با بیان اینکه باید پیش از آبگیری دوباره کاوش های باستانی روی این آثار صورت گیرد، اظهار داشت: از سال ۹۰ تاکنون آثار تاریخی و باستانی از قدیمی ترین زمان تاریخی تا دوره پیش از اسلام به دلیل ساخت این سد زیر آب رفته است که نیاز به کاوش های باستان شناسی دارد.



Friday, December 13, 2013

نامه سرگشاده مجتبی میرتهماسب به رییس سازمان سینمایی

999075 252479641566244 226639990 n نامه سرگشاده مجتبی میرتهماسب به رییس سازمان سینمایی


به گزارش امید،متن این نامه که در اختیار پایگاه خبری-تحلیلی امید قرار گرفته است، به شرح زیر است:


جناب آقای حجت الله ایوبی

ریاست محترم سازمان سینمایی


سلام و سلامتی و احترام،

اگر این اولین ارتباط منِ مستندساز با شما که نو سفرِ قافله فیلمسازان ایران شده‌اید سرگشاده آغاز شد، از سرِ گشاد زدنِ سرنای اتهاماتی است که باعث شده عده ای همچنان پرواز گله های فیل را در آسمان واقعی بیانگارند.

اظهارات فرد منسوب تان در “شورای پروانه ساخت” را خوانده‌اید؟ نه، نخوانده‌اید؛ که اگر خوانده بودید انتظار از شما چیز دیگری بود.

جمال شورجه در میانه یک مناظره رسانه‌ای (خبرگزاری فارس، شنبه ۱۶ آذر) همچنان اصرار بر جاسوس بودن مستندسازانی که دو سال پیش به اتهامات رنگ وارنگ از جمله معاند نظام و جاسوس بودن بازداشت شدند دارد و مدعی است که مدارک آن را هم دیده و در صورت لزوم منتشر خواهد کرد. او همه این ها را دست آویز قرار می‌دهد تا بر ویرانه‌های به یادگار گذاشته دولت قبل، کاخی برای خود و همپالکی‌هایش بسازد و یحتمل در آن تاجگذاری کند.

شورجه نمی‌داند، یا می‌داند و همچنان از آن پشم برای خود کلاه می‌بافد؛ ولی آیا شما که سرنوشت سینما و سینماگران ایران را به دست گرفته‌اید هم نمی‌دانید که تیرماه همین امسال و پس از دو سال آزادی موقت با قرار وثیقه‌های سنگین و ممنوع الخروجی ما و حتی پیش از اطلاع ما، مشاور حقوقی سازمان سینمایی دولت پیشین که همین شخص از بنیان‌های فکری اصلی آن بود، و پس از آن نیز قوه قضاییه، رسماً اعلام کردند که از همه مستندسازان در مرحله بازپرسی”رفع اتهام” شده است؟ دقت کنید، نه تبرئه، نه بخشش و نه هیچ چیز دیگر، رفع اتهام. آن هم پس از آن همه رنجی که بر ما و خانواده‌ها و هم صنف‌های ما رفت و گویا قرار نیست بالاخره روزی پایان بگیرد.

آقای ایوبی،

تمامی چهار سال گذشته اتهام شنیدم و بازجویی و زندان رفتم. ولی خودم و دیگران را به صبر و شکیبایی دعوت کردم و امید دادم که این نیز بگذرد. دیگر بس نیست؟ آیا باید منتظر شد تا مدعی‌العموم احقاق حق کند یا باز هم خودم کفش و کلاه کنم و به جای فیلم ساختن، لقمه از دهان زن و بچه بگیرم و به دادخواهی قومی بروم که پس از سال‌ها از غارنشینی در آمدند و چهار سال آن کردند که شما بیش از همه می‌دانید و هنوز هم به اسم نظام و اسلام آبروی دیگران را هزینه بی لیاقتی و بی‌هنری خود می‌کنند. آیا سخنان شورجه که عجبا شهره به صالح‌ترین فرد از آن طیف فکری منقرض شده است، مصداق بارز بی تقوایی، تهمت و افترا، تشویش اذهان عمومی و بی قانونی نیست؟ آیا هنوز این رانت حکومتی برای شورجه و امثالهم باقی است تا هر آن که را بر نمی‌تابند با یک انگ واهی از زندگی ساقط کنند؟ آیا قوانین این مملکت برای شورجه و امثالهم لازم الاجرا نیست؟

آقای ایوبی،

شما که نمی‌دانید، اما مطمئنم شورجه که ناخواسته شغل اصلی‌اش را در این مناظره به رخ کشیده می‌داند که سه ماه در اوین در بازداشت بودن، “هاردِ بدسکتور” را چنان “ریکاوری” می‌کند که جرمی مثل جاسوسی که هیچ، هیچ کار نکرده‌ای از چشم کارشناس محترم پرونده پنهان نمی‌ماند! و جایی برای رفع اتهام باقی نمی‌گذارد. و حال که این کابوس پایان گرفته، باید همچنان شمشیر بازی‌های سیاسی اشخاص خودسر و موازی کار، بالای سر ما باقی بماند؟

آقای ایوبی،

تکلیف من با شورجه پس از اعلام شکایت من از شخص ایشان و در دادگاه روشن خواهد شد. چرا که دیگر سکوت را جایز نمی‌دانم و با امید به دادخواهی منصفانه دیگران را هم به همراهی دعوت می‌کنم.

می‌ماند تکلیف من با سازمان سینمایی که شما بر مسند مدیریت آن نشسته‌اید و من همچون دیگر فیلمسازان امید بسته‌ام که پس از سال‌ها بتوانم در شرایط انسانی، قانونی و برابر فیلم بسازم؛ اما در گلوگاه این ارتباط یعنی در شورای پروانه ساخت جمال شورجه را منصوب کرده‌اید. با این چه کنم؟

تکلیف من روشن؛ منتظر پاسخ جنابعالی هستم.


مجتبی میرتهماسب

مستندساز


Thursday, December 5, 2013

نلسون ماندلا درگذشت


نلسون ماندلا، رییس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی، رهبر جنبش علیه آپارتاید و برنده جایزه صلح نوبل در سن ۹۵ سالگی درگذشت.


جیکوب زوما، رئیس جمهور آفریقای جنوبی در بیانیه ای تلویزیونی این خبر را اعلام کرد و گفت که آقای ماندلا اکنون “ما را ترک کرده است.”


نلسون ماندلا در بیمارستانی در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی درگذشت.


آقای زوما گفت که ماندلا در ساعت هشت و ۲۰ دقیقه به وقت محلی درحالی که اعضای خانواده اش در کنارش بودند در آرامش درگذشت.


او گفت: “ملت ما بزرگترین فرزند خود را از دست داده است. مردم ما پدر خود را از دست داده اند. تقلای خستگی ناپذیر او برای کسب آزادی احترام جهانیان را برایش به همراه آورد.”


ماندلا اولین رئیس جمهوری سیاه پوست آفریقای جنوبی بود که از سال ۱۹۹۴ به مدت ۵ سال این سمت را بر عهده داشت و بسیاری او را پدر آفریقای جنوبی می‌دانند.


رهبر پیشین آفریقای جنوبی، علیه آپارتاید (یا حاکمیت اقلیت سفید بر کشور) مبارزه کرد و در سال ۱۹۹۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.


نلسون ماندلا، که مدت ۲۷ سال زندانی بود، نقش برجسته ای در برقراری صلح در سایر مناقشات به عهده داشت.


آقای ماندلا در ماه‌های اخیر چندین بار به دلیل مشکلات جسمانی در بیمارستان بستری شده بود.


او در دهه هشتاد، زمانی که زندانی شده بود، دچار بیماری سل شد.


نلسون ماندلا علیرغم حبس طولانی مدت، دشمنان سابق خود را بخشید و به عنوان رییس جمهوری وقت از تمام نژادها خواست برای دستیابی به آشتی ملی همکاری کنند.


مجید محمدی: اصلاح‌طلبان انتقاد از قدرت را تعطیل کرده‌اند

رایس: تحریم‌های آمریکا علیه ناقضان حقوق بشر در ایران ادامه خواهد داشت

human rights hands رایس: تحریم‌های آمریکا علیه ناقضان حقوق بشر در ایران ادامه خواهد داشت


سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا روز چهارشنبه٬ ۱۳ آذرماه (چهارم دسامبر) در واشنگتن گفت آمریکا همچنان از حقوق اساسی همه ایرانیان دفاع خواهد کرد و تحریم‌های آمریکا علیه ناقضان حقوق بشر در ایران ادامه خواهد داشت.


به‌گزارش رویترز، رایس که در یک گردهمایی حقوق بشری صحبت می‌کرد گفت آمریکا دفاع از حقوق بشر و حق دستیابی همگانی به اینترنت و رسانه‌های اجتماعی در ایران را هم‌زمان با پیگیری مذاکرات هسته‌ای و بهبود روابط با این کشور را ادامه می‌دهد.


وی تأکید کرد که آمریکا پیشرفت در وضعیت حقوق بشر در ایران را پی‌گیری می‌کند.


مشاور امنیت ملی آمریکا ضمن بیان این‌که ایالات متحده بر ضرورت وجود آزادی بیان در ایران پافشاری می‌کند، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا به احمد شهید٬ گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران اجازه دهد تا به ایران سفر کند.



منبع: رادیو زمانه



Wednesday, December 4, 2013

جهان پس ازقرارداد اتمی‌ ژنو باید بر وضعیت رو بە وخامت حقوق بشر در ایران تمرکز کند

016726470 30300 جهان پس ازقرارداد اتمی‌ ژنو باید بر وضعیت رو بە وخامت حقوق بشر در ایران تمرکز کند


سازمان حقوق بشر ایران, ۶ آذر ١٣٩٢ : سازمان حقوق بشر ایران بیانیه‌ای مبنی بر اینکه با توجە بە نتیجە مذاکرات ژنو حال باید گفتگوهای بین المللی روی حقوق بشر متمرکز شود منتشر کرد. متن این بیانیه بدین شرح است:


سازمان حقوق بشر ایران از روند سرکوب، نقض حقوق بشر در ایران و گسترش اعدام ها از زمان روی کار آمدن حسن روحانی ابراز نگرانی میکند.


بنیانگذار و سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران محمود امیری مقدم می گوید “ما از توافق هستەای استقبال می کنیم, مردم ایران خواهان جنگ نیستند. آنها خواهان احترام بە حقوق بشر، حقوق اتنیکی و مقابلە با مشکلات جدی محیط زیست هستند. ” “گفتگوهای ژنو فرصتی برای توجه جدی بر روی مسئلە حقوق بشر است. جامعە جهانی لازم است کە برای توقف اعدام به جمهوری اسلامی فشار بیاورد و مشوقی برای رویەهای ویژە مربوط بە شورای حقوق بشر تا رسیدن بە دعوتنامە و اجازە بازدید گزارشگر ویژە سازمان ملل، احمد شهید، از ایران باشد. ” ” تنها با تضمین رعایت حقوق بشر می توان در ایران و خاورمیانە بە ثبات و صلحی پایدار رسید.”


از آغاز دورجدید مذاکرات ۵+١ در اواسط ماه اکتبر در ژنو تاکنون ، سازمان حقوق بشر دستکم ۹۰ مورد اجرای حکم اعدام را گزارش کرده است.از این تعداد حدود ۵٠ نفر یا در مناطق اتنیکی و یا خود جزو اقلیتهای اتنیکی بودند اما در مناطق مرکزی ایران اعدام شدند. از اعدام شدگان ٣ نفر کرد و ١٧ نفر بلوچ بودند که با اتهام محاربه اعدام شدند. محاربه اتهامیست کە معمولا برای افراد ضد حکومت بکار می رود.


همچنین بسیاری دیگر از زندانیان با خطر اعدام قریب الوقوع روبرو هستند. از جملە ۴ زندانی عرب اهوازی کە گفتە می شود پس از ماهها شکنجە توسط سرویس های اطلاعاتی مجبور بە اعترافات اجباری در شبکە دولتی پرس تی وی شده اند.


در حالی کە دنیا بر روی مذاکرات اتمی متمرکز بود، سرکوب اقلیتهای دینی و مذهبی همچنان ادامە داشت. در ماە اکتبر ماموران حکومتی با یورش بە منازل ١۴ خانوادە بهائی در شهر آبادە و بازجویی از ساکنان خانە آنها را تهدید کرده و بە آنان گفته اند شهر را ترک کنید .


مسیحیان، اهل حق و سنی ها نیز برغم وعدە دولت مبنی بر آزادی بیشتر در اجرای مراسم و عبادات آنها، گزینەای برای آزار و خشونت دولتی هستند.


جامعە جهانی لازم است کە برای توقف اعدام به جمهوری اسلامی فشار بیاورد و مشوقی برای رویەهای ویژە مربوط بە شورای حقوق بشر تا رسیدن بە دعوتنامە و اجازە بازدید گزارشگر ویژە سازمان ملل، احمد شهید، از ایران باشد


Tuesday, December 3, 2013

پشیمانی گردشگر آلمانی از سفر به ایران



کریستین ایوان با کنار هم گذاشتن چند برگه کاغذ و چسباندن آن پشت شیشه ون خود، نوشته: «مدارک ما گم شده. یابنده مژدگانی خوبی دریافت خواهد کرد. ما فقط می‌خواهیم به خانه برویم.»


یک گردشگر آلمانی که با اعضای خانواده‌اش به ایران سفر کرده، در شهر کرج مورد دستبرد قرار گرفت و سرگردان شد.


به گزارش پارسینه، هنگامی که «کریستین ایوان» جمعه شب گذشته ون مرسدس بنز خود را در خیابان آتش‌نشانی شهرک بنفشه پارک کرده بود، سارقان دوربین، پول، کارت اعتباری، مدارک خودرو، گذرنامه‌ها و سایر مدارکی که در آلمان دارای اهمیت است را با خود بردند.



ایوان که که در شهر فرانکفورت مهندس‌عمران است، به روزنامه ایران گفته: «دوربین مداربسته یک ساختمان از سارقان تصویر گرفته و ویدئوی آن را در اختیار داریم، اما با این حال نیروی انتظامی گفت که نمی‌تواند برای شناسایی و بازداشت سارقان کمکی کند. ما هم فقط دو هفته دیگر فرصت داریم و بعد از آن باید به کشورمان بازگردیم».


این گردشگر با تاکید بر این که از ادامه برنامه خود برای سفر به کشورهای همسایه ایران بازمانده و آنها را لغو کرده، اظهار داشت: «من پول، دوربین و چیزهایی که سارقان برده‌اند را نمی‌خواهم. اصلا آنها را به دزدها هدیه می‌دهم، اما فقط می‌خواهم مدارکم را پس بدهند تا از دردسر رها شوم و آرامش به خانواده‌ام بازگردد. من از مردم کرج درخواست کمک دارم تا سارقان را شناسایی کنند».


کریستین ایوان با کنار هم گذاشتن چند برگه کاغذ و چسباندن آن پشت شیشه ون خود، تصمیم دارد تا سارقان را به پس آوردن مدارک تشویق کند. او روی این اطلاعیه کاغذی نوشته: «مدارک ما گم شده. یابنده مژدگانی خوبی دریافت خواهد کرد. ما فقط می‌خواهیم به خانه برویم.»



تصاویری که دوربین مداربسته یک ساختمان از سارقان ثبت کرده


92441 652 پشیمانی گردشگر آلمانی از سفر به ایران


92442 519 پشیمانی گردشگر آلمانی از سفر به ایران



بصیر نصیبی: ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!

70910 بصیر نصیبی: ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!



«این آلودگی هوا همه را دارد می‌کشد!» پس از انتظامی، فریاد مهرجویی در مراسم ختم خواهرش از آلودگی هوا: «چه شده که امپراطوری ۲۵۰۰ ساله ما به این جا رسیده؟»

گوهر خیراندیش: «دختر من هم دارد می‌میرد»

داریوش مهرجویی با اندوه و تاثر فراوان از درگذشت خواهرش (ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینمای ایران) گفت: یک چیزی مرا کُفری می‌کند و آن این است که چه چیزی ژیلا را کشت؟!




ژیلا مهرجویی یکی از بنیان گذاران سینمای آزاد روز جمعه ۲۹ نوامبر ۲۰۱۳در بیمارستانی در تهران قلب بیمارش از حرکت ایستاد*و به خواب ابدی فرو رفت . بی بی‌سی در خبری کوتاه ودر چند سطر این اتفاق را منتشر کرد چند سایت دیگر هم همین خبر ناقص را با مختصری دستکاری از بی‌بی سی کپی کردند.

البته اگر ژیلا خواهر داریوش مهرجویی نبود شاید همین چند سطر هم در بی‌بی سی منعکس نمی شد. نام ژیلا در کارنامه سینمای آزادبا عنوان یکی از آغازگران جنبش سینمای آزاد ثبت شده است. خیلی خلاصه بگویم در ۱۱ مهر ۱۳۴۸ نخستین جلسه ی سینمای آزاد در کودکستانی با عنوان کاخ کودک که لئونید سروریان در اختیارمان گذاشت برگذار شد. ژیلا مهرجویی ،ابراهیم وحیدزاده ، ابراهیم فروزش، سعید محمدی و من این کلوب سینمایی را راه اندازی کردیم وخیلی زود، ما کار فیلم سازی را شروع کردیم و جنبش سینمای آزادبرپا شد و کلوب سینمایی مکانی شد برای نمایش آثاری که ما خود تولید کرده بودیم ویا آثار برجسته سینمای معاصر جهان.

بعد از مدتی ژیلا برای تکمیل تحصیلاتش در رشته سینما به فرانسه رفت،سعید محمدی مقیم انگلستان شد ،فروزش کارمند کانون پرورش فکری و ابراهیم وحید زاده هم به خدمت نظام وظیفه اعزام شد. من که از انجام وظیفه میهنی سرباز زده بودم ومدتها از ترس دژبان‌ها جرات نمی کردم از خانه بیرون بیایم سرانجام معافی گرفتم و سینمای آزاد را باید به تنهایی اداره می کردم در اوایل کار چندانی هم نبود وبعد یاران بسیاری همراه سینمای آزادشدند که بهتر است لینک کارنامه ی سینمای آزاد را منتشر کنیم تا هر کس دوست داشت خودش اطلاعات لازم را به دست بیاورد. سهیل سوزنی، رضا عدل.دوست مدرسه ی من ایرج تحویلی ، نسرین بهجو و…


معاشرت من با آنان که با هم سینمای آزاد را آغاز کردیم در حد وحدود کار مشترکمان بود اما ژیلا جدا از وظیفه مشترکمان در سینمای آزاد نزدیک‌ترین دوست من بود. دوست دیگر ژیلا سیمین هم درجمع ما بود ما اکثرا با هم بودیم.

نخستین بار که سینمای آزاد از طریق تلویزیون معرفی شد در برنامه‌ای بود با عنوان فانوش خیال من وژیلا در این برنامه شرکت کردیم وسینمای آزاد واهداف آنراشکافتیم. در همان اوایل کار ما باید با محالفین راهمان هم می جنگیدیم .در مجله هفتگی فردوسی جوانی با نام سیروس الوند گزارش سینمایی می نوشت مدتی با بچه‌های ما کار می کرد ولی وقتی اختلاف پیدا کرد هر هفته علیه ما مطلب تندی در فردوسی می نوشت من به دیگر اعضای هیئت موسس پیشنهاد دادم جوابشان را بدهیم تا تصور نکند از مقابله میهراسیم ، اما بقیه همکاران نظر میدادند که بهتر است پا روی دمشان نگذاریم اما من جوابی نوشتم وبرای فردوسی فرستادم که فقط ژیلا موافق عکس العمل ما بود همکاران دیگر ما وقتی دانستند که من وژیلا میخواهیم نمایش فیلمهایی که نویسنده فردوسی به آنها ناسزا گفته تکرار کنیم از حضور در جلسه‌ای که شکل اعتراض داشت بهر بهانه‌ای بود طفره رفتند تنها ژیلا بود که همراه من ماند تا ما آن جلسه که خیلی هم مو فق بودرا برگذار کنیم .

ژِیلا دختری آزاد وآزاده ومردم گرا بود ، خانواده ژیلا هم خانواده‌ای امروزی بودند و غیر مذهبی، ژیلا در مدرسه تلویزیون وسینما رشته کارگردانی راانتخاب کرد، فیلم مستند مدرسه‌ای ی ژیلا با عنوان بازار مسگر‌ها کاری اجتماعی بود که نشان از حساسیت او نسبت به مسایل اجتماعی داشت سینمای آزاد وفتی شکل گرفت بخشی از فعالیت‌های سینمای آزاد در جنوب تهران متمرکز بود او همیشه پیشقدم بود تا دراین بخش از فعالیت‌ها سهیم باشد. کار دیگر ژیلا که پایان نامه تحصیلی‌اش در مدرسه سینما وتلویزیون بود یک کار نو ومتفاوت بود ایده را از فیلمهای کلاسیک زمان صامت گرفته بود به نوعی از سینمای زمان صامت با ستایش یاد کرده بود ونمایشش در چند جلسه سینمای آزاد خیلی موفق بود.

دو سه سالی از فعالیت ما نگذشته بود که ژیلا به فرانسه رفت تا تحصیلاتش را در رشته سینما ادامه بدهد، او در داشگاه اوت اتور پاریس در رشته جامعه شناسی سینما تحصیلاتش را تمام کرد. با شناختی که از تفکر ژیلا داشتم نزدیک شدن او به کنفدراسیون دانشجویی که آن سالها فعال بود یک انتخاب دور از ذهن نبود. ژیلا ،همسرش را هم از میان همان دوستان کنفدراسیونی انتخاب کرد.محمود بزرگمهر از اعضای شناخته شده کنفدراسیون شریک زندگیش نیز شد. من در سفری به پاریس به دعوت ژیلا شبی را میهمان آنها بودم محمود فقط یک فعال سیاسی نبود او به سینما، وموسیقی علافه داشت وعکاس هم بود همین خصوصیات هم شاید باعث نزدیک شدن بیشتر ژیلا به او شد. اما انقلاب ایران به و قوع پیوست ژیلا ومحمود هم با کلی امید وآرزو به مانند اکثر اعضای کنفدراسیون دانشجویی به ایران برگشتند در این اندیشه بودند که سرزمین رها شده از استبداد را بسازند . ماجرای بازگشت اعضای کنفدراسیون به ایران وسرنوشت احزاب مخالف شاه خود مسئله است که باید جداگانه بررسی شود این مسئله مهم از محدوده ی اطلاعات من فراتر است. اما تا آنجا که به من گفته اند وقتی ج. اسلامی شروع به قلع وقمع گروه‌های چپ می کند،محمود وژیلا را هم دستگیر می کنند آنها فرزند خردسالی( مینا اسم دختر ژیلا ومحمود است) داشتندکه با ژیلا در زندان بود .محمود را خیلی سریع تیر باران می کنند. ژیلا هم سرنوشتی چون همسرش را انتظار می کشید. ج. اسلامی می پذیرد که داریوش مهرجویی که در تبعید بود وقصد داشت کارگردان فیلمی با فیلمنامه ی ساعدی باشد به داخل برگردانده شود ودر عوض آنها ژیلا را آزاد کنند. بله ژیلا به ظاهر آزاد شد ،اودر زندان چه کشیده بود ؟آیا آنها که همسرش را با شقاوت تیرباران کرده بودند با او در زندان چگونه رفتار کردند؟ ژیلای خسته ، ژیلای ناامید ، ژیلایی که همه آرزو‌هایش بر باد رفته بود، ژیلایی که مدام تحقیر شده بود ، ژیلایی که همسرش را جلوی چشمانش تیر باران کرده بودند، دیگر چه داشت؟ بله جسمش را به زندان بزرگتر به اسم ایران منتقل کرده بودند.او حتا در حد دیگر زنان اسیر داخل حق نداشت چرا که مهر مخالفت با نظام مقدس بر پیشانی‌اش حک شده بود، من دیگر ژیلا را ندیدم که هیچ تماسی هم با او نداشتم گاهی از بچه‌های سینمای آزاد داخل خبری از او میگرفتم .او طراح صحنه شده بود ،طراحی صحنه هم کار ی در سینماست که مهم هم هست اما ژیلا فیلمساز بود برای فیلمسازی هم مایه و توان داشت .حد س من این است که او ممنوع الشغل اعلام نشده بود، گزارش بی‌بی سی اضافه می کند او سناریو هم می نوشت وکتاب هم ترجمه می کرد . این سناریو‌ها نام نداشت ؟چه فیلم هایی در جمهوری اسلامی ساخته شده که ژِیلا سناریو نویسش بود؟ کتاب‌ها چی؟ چه کتاب هایی با ترجمه ی ژیلا چاپ ومنتشر شد؟ تمام این مسایل در گزارش‌های چند خطی بی‌بی سی وچند سایت دیگر در پرده ابهام است پس می شودحدس زد که او فقط مجاز بوده طراحی صحنه بکند ویا دستیار و منشی صحنه باشد. یک انسان مگر چقدر تحمل رنج ،توهین و تحقیر را دارد. آنها که ژیلا را از قبل می شناختند میدانند که او دختر شوخ طبع و همیشه خندانی بود اما ژیلا با بار سنگین درد وغمی که سالها بر قلب حساسش سنگینی می کرد چقدر دوام می آورد؟ ژیلا‌های بسیار ی در زندان‌های جمهوری اسلامی زندگی و آینده‌شان تباه شد، ژیلا مهرجویی یار وهمراه ما ویکی از بنیان گذاران جنبش سینمای آزاد یکی از آن ژیلا‌ها بود، ژیلامهرجویی را ج. اسلامی کشته بود!!

بصیر نصیبی سوم دسامبر ۲۰۱۳ زاربروکن / آلمان


* داریوش مهرجویی در مجلس یاد بودژیلا در گذشت ناگهانی او را بعد از عمل فلب به آلودگی هوای تهران پیوند زد مسئله‌ای که باید مقامات ج.ا را مجبور به پیگیری آن کرد. و گرنه برای ج. اسلامی جان انسانها کوچکترین ارزشی ندارد.آقای مهرجویی خود این واقعیت را بهتر هر کس میداند داریوش اضافه می کند این هوای آلوده دارد روزانه ده‌ها قربانی می گیرد