Tuesday, July 9, 2013

جعفرپناهی وآکادمی دلها (محمد نوری زاد)

1069321 671681992858903 1932289752 n جعفرپناهی وآکادمی دلها (محمد نوری زاد)


چند روز پیش وقتی شنیدم جناب جعفرپناهی برای عضویت درآکادمی اسکاربرگزیده شده است، با منزلش تماس گرفتم. همسرمحترمش گوشی را برداشت. به وی تبریک گفتم. وگفتم: می بینید تفسیراین سخن زیبا را که: اگردری به حکمت بسته می شود، دری دیگربه رحمت گشوده می شود؟ وبه استاد پناهی گفتم: آکادمی اسکار، اعتباری گذراست، شما مدتهاست که به آکادمی دلهای ما داخل شده اید. وچون تلفن من همیشه درمعرض شنود “برادران” است، برای چندمین باربه وی گفتم: شما ازنگاه من یک هنرمند وطن پرست وانسان وشریف وشایسته اید. محروم کردن شما ازتولید آثارهنری، درامتداد محروم کردن مردم ازتنفس دراکسیژنی است که هنرمندانی چون شما درکانون فهم ما می دمند.


محروم کردن یک هنرمند از ابرازهنرش، اگرجفا به خلاقیت خداوند نباشد، واگرجفا به خود هنرمند وجامعه ی هنری نباشد، حتماً جفا به ساحت هنراست. هیچ حکومت شدیداً پلیسیِ کمونیستی نیز تا کنون نتوانسته راه گریزتخیل را دربهم پیوستن یک اثرهنری مسدود کند. یعنی آنچه را که یک هنرمند برای گریزگاههای اثرهنری خود خلق می کند، آنچنان ازهوشمندی وچفت وبست های توبرتوی هنری سرشاراست که هفت پشت حاکمیت هنرگریزنیز نمی تواند ازچند وچون آن سردربیاورد. وجعفرپناهی نیزازطایفه ی هنرمندانی است که : می فهمد. وهمین فهم غلیظ، برای جماعتی آشوبنده وآزاردهنده است.


نخستین باری که استاد جعفرپناهی وهمسرمحترم ایشان را دیدم درزندان اوین ودرسالن ملاقات هفتگی بود. ما را ازبندهای مختلف برای ملاقات با خانواده هایمان می آوردند. همانجا فرصت مغتنمی بود که ما همدیگربرای لحظه ای را درآغوش بگیریم وبرگونه های بی گناهی هم بوسه بزنیم.


محمد نوری زاد هفدهم تیرماه سال نود ودو – تهران


No comments:

Post a Comment