Saturday, June 29, 2013

«سیب سبز»؛ کتاب آثار هنری میرحسین و رهنورد در اروپا منتشر شد

1003408 10151530315821032 1296648011 n «سیب سبز»؛ کتاب آثار هنری میرحسین و رهنورد در اروپا منتشر شد


کتاب سیب سبز، مجموعه ای از آثار هنری میرحسین موسوی و رهنورد در اروپا منتشر شد.


به گزارش کلمه این کتاب با سه مقدمه انگلیسی و فرانسه و فارسی توسط انتشارات ارمتان فرانسه منتشر شده است.


کتاب سیب سبز در دو بخش به آثار هنری مهندس موسوی شامل نقاشی های وی از ابتدا تا اخرین اثار منتشر نشده قبل حصر اختصاص دارد.


این آثار پیش از این در نمایشگاه های شخصی و جمعی به نمایش درآمده است.


این آثار از آب مرکب و سوخت تکنیک خراش بر کاغذ حساس عکاسی تا سوخت و بریدن قطعات رنگی و یا نوع خاصی از انتقال رنگ با قطعات فلزی بر سطح کاغد یا بوم نقاشی به همراه سوخت است و از نظر شکلی انتزاعی و از نظر محتوایی متکی بر عرفان شرقی است.


در مجموعه آثار هنری زهرا رهنورد تصاویر نقاشی با رنگ و روغن تکنیک های نقاشی روی کاغد عکاسی و نقاشیهایی با متریال شیشه و ترکیبی است.


همچنین آثار مجسمه سازی این بانوی دربند شامل مجسمه مادر، مجسمه های دانشگاه الزهرا و تعدادی دیگر از آثار وی است.


برای هر دو بخش کتاب نرگس موسوی دختر این همراهان زندانی مردم مقدمه جداگانه ای نوشته است.


نرگس موسوی در بخشی از مقدمه ی نقاشی های میرحسین می نویسد: نگاه شعرگونه پدرم به هنر ریشه در عقاید عرفانی و انسانی او دارد، عرفان عمیق اسلامی و البته با نیم نگاهی به عرفان شرق دور از آن جهت تاکیدی که عرفان شرق دور بر سکوت، خلوت و فضای منفی دارد. سکوت سرشار از ناگفته هاست. سفیدی بوم یا فضای منفی در آثار پدرم همان سکوتی است که تخیل مخاطب را بر می انگیزد و من خود عقیده دارم که جدا از مسائل شریعتی، ریشه عرفان در تمام فرهنگ ها و ادیان مشترک است.


او معتقد است که خط نوشته های پدرشش در آثار نقاشی اش قابل خواندن نیست: در نقاشی های او سخن از نور است و خورشید و آگاهی. گاه در بالای نقاشی ها در شروع کار خورشید می آید، همچون شروعی به شکل نامی مقدس که نامه ای پر محتوی را آغاز می کند و در این نامه می شود نقاشی پر رمز و راز و البته انتزاعی متاثر از درونیات هنرمندش و متالم از دردهای جامعه ای که در آن زیست می کند. خورشید نارنجی نیم سوخته شاید خبر از حقیقتی تلخ می دهد و فاجعه ای که همچنان در گذر است.


میرحسین، دانش آموخته ی دانشکده‌ی معماری دانشگاه ملی، نقاش تالار قند ریز، معمار مزار شهیدان هفت تیر و رواق هنر، معمار کانون توحید تهران و فرهنگستان هنر که به ۱۹ ستون با نماد بسم الله الرحمن الرحیم طراحی شد، با قلم موی سبزی که هنوز طرح زندگی می زند، حتی در حصر نیز می تواند دعوت کند که جنبش سبز را زندگی کنیم.


علاقمندان برای تهیه این کتاب می توانند با انتشارات Harmattan به شماره تلفن ۰۰۳۳۶۷۳۶۶۸۵۸۰ مکاتبه کرده و یا تماس بگیرند.


Friday, June 28, 2013

تشدید مجازات محمد داوری به دلیل اعتراض به حکم

جرس: مسوولان زندان اوین دور تازه‌ای از فشار بر زندانیان را آغاز کرده اند و برای نخستین بار نیز زندانیان را به اتهام غیبت مورد محاکمه قرار داده اند.


64abc8c418f86d3387d85e5f1ded8ba8 143x190 تشدید مجازات محمد داوری به دلیل اعتراض به حکم به گزارش جرس، در همین رابطه محمد داوری زندانی بند۳۵۰ روز دوشنبه ۲۷ خرداد، پس ازاعتراض به رای شعبه ۱۱۷۴ مجتمع قضایی قدوسی تهران با تشدید مجازات مواجه شد و حسن اسدی زیدآبادی، عماد بهاور، حسین نعیمی پور، سید محمد باقری و محسن صادقی نور به یک میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

یک منبع آگاه در این باره گفت: داوری به همراه پنج نفر دیگر از زندانیان بند روز دوشنبه به دادگاه ۱۱۷۴ مجتمع قضایی قدوسی تهران احضار شدند و در حالی که منتظر تفهیم اتهام بودند، منشی دادگاه در غیاب قاضی از آنان خواست که حکم صادر شده را امضاء کنند. پس از این که این شش زندانی از پذیرش حکم خودداری کردند، معاونت مجتمع قضایی قدوسی به آنان گفته است: به دلیل این که قاضی در مرخصی به سر می برد و خواسته است که این پرونده سریع مورد بررسی قرار بگیرد حداقل مجازات برای آنان در نظر گرفته شده است و چنانچه از پذیرش آن خودداری کنند، پرونده به شعبه دیگری ارجاع داده خواهد شد و ممکن است مجازات آن‌ها تشدید شود.

حسن اسدی زیدآبادی، سید محمد باقری، حسین نعیمی پور، عماد بهاور و محسن صادقی نور که به همراه داوری به دادگاه احضار شده بودند حکم صادره را پذیرفته اند اما محمد داوری از پذیرش آن خودداری می کند. به همین دلیل پرونده او با توصیه مدیر مجتمع قضایی قدوسی به شعبه دیگری انتقال و به سه میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده است.

محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز و از اعضای ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در سال ۱۳۸۸ پس از افشای آزار جنسی بازداشت شدگان بازداشت شد و به پنج سال زندان محکوم شد و در دوران گذراندان محکومیت به دلیل شرکت در تجمع صنفی معلمان یک سال دیگر به حکم او افزوده شد. او از شهریور ماه ۱۳۸۸ تا اسفند ماه سال گذشته که برادرش را از دست داد از مرخصی محروم بود.

آقای داوری درمورد دلیل اعتراض خود به دادگاه گفته است: من براساس روال تمدید مرخصی توسط دادستانی که تلفنی وشفاهی نتایج موافقت یا مخالفت با درخواست تمدید را اعلام می نماید مرتکب غیبت شدم وتمام مدتی را که بیرون از زندان بودم با اطلاع دادستانی مشغول مراسم ترحیم برادرم یا پیگیر مسائل پزشکی بودم. همچنین صدور حکم بدون تشکیل دادگاه وفراهم نبودن امکان دفاع درمرحله نخست وصدور حکم دوم بدون حضور نماینده دادستانی و با توصیه معاون مجتمع برای تشدید مجازات نسبت به حکم اولیه را خلاف روال قضایی ومغایر با وجدان وعرف معمول میدانم وحق خود دانستم تا به هر دو حکم اعتراض کنم.

لازم به ذکراست علاوه بر این شش زندانی که به اتهام غیبت به جریمه نقدی محکوم شدند وتعداد دیگری از زندانیان سیاسی نیز درهفته‌های گذشته به بازپرسی احضار وتفهیم اتهام شدند که به احتمال زیاد درروزهای آینده به دادگاه فراخوانده می شوند



Wednesday, June 26, 2013

پیام شناگر زن ایرانی‌: تسلیم حرف زور نمی‌شوم


دختر شناگر ایرانی: رکورد زدم، اما گفتند ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد







الهام السادات اصغری پیام شناگر زن ایرانی‌: تسلیم حرف زور نمی‌شوم نخستین دختر رکورددار شنا در آب‌های آزاد ایران که خردادماه رکورد شنای کرال سینه را در دریای خزر شکست، برای ثبت این رخداد مهم با مشکلی باورنشدنی مواجه شده است.


به گزارش عصرایران، «الهام السادات اصغری» با اشاره به این که تاکنون مراحل اداری ثبت رکورد شنای ۱۸ کیلومتری او نتیجه‌ای در پی نداشته، می‌گوید: «با این که هنگام شنا از پوشش کامل اسلامی استفاده کردم و ناظران قانونی هم تمام مدت در پلاژ حضور داشتند، اما پس از آن مسوولان وزارت ورزش به من گفتند که باید ثبت این رکورد را فراموش کنم.»


این ورزشکار رکوردشکن که واکنش مسوولان ورزش کشور را تنها یک اعمال نظر شخصی می‌داند، تصریح کرد: «استدلال آنها این است که چون پیشتر چیزی به اسم «لباس شنای آزاد بانوان» در وزارت ورزش تصویب نشده ، لباس من هنگام شنا در دریا هرقدر هم اسلامی بوده باشد، اما از نظر آنها مورد قبول نیست و ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد!»


الهام اصغری با بیان این که لباس ابداعی او کاملا پوشیده است و ناظران نیز آن را تایید کرده بودند، گفت: «پوشش من به اندازه یک لباس فضانوردی آزاردهنده و سنگین بود، اما چاره دیگری نداشتم. اکنون اگر لباسی از این جنس و با همین حجم را به تن آقای حسین رضازاده کنید و از او بخواهید تا وزنه بزند، همان لحظه دوباره از این رشته خداحافظی می‌کند.»


شناگر رکوردشکن ۳۲ ساله با تاکید بر این که شنای مسیر ۱۸ کیلومتری کار ساده‌ای نبوده که اکنون بتواند از کنار آن بگذرد، تصریح می‌کند: «من وقتی ساعت‌ها در دریا شنا می‌کنم و تسلیم امواج نمی‌شوم، برایم قابل پذیرش نیست که حالا در مقابل تصمیمات و نظرات شخصی برخی مسوولان سر فرود بیاورم، به همین دلیل همچنان در حال پیگیری حق قانونی خودم هستم چون رکورد من قانونی بوده و باید ثبت شود.»





پیام شناگر زن ایرانی‌: تسلیم حرف زور نمی‌شوم


دختر شناگر ایرانی: رکورد زدم، اما گفتند ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد







نخستین دختر رکورددار شنا در آب‌های آزاد ایران که خردادماه رکورد شنای کرال سینه را در دریای خزر شکست، برای ثبت این رخداد مهم با مشکلی باورنشدنی مواجه شده است.


به گزارش عصرایران، «الهام السادات اصغری» با اشاره به این که تاکنون مراحل اداری ثبت رکورد شنای ۱۸ کیلومتری او نتیجه‌ای در پی نداشته، می‌گوید: «با این که هنگام شنا از پوشش کامل اسلامی استفاده کردم و ناظران قانونی هم تمام مدت در پلاژ حضور داشتند، اما پس از آن مسوولان وزارت ورزش به من گفتند که باید ثبت این رکورد را فراموش کنم.»


این ورزشکار رکوردشکن که واکنش مسوولان ورزش کشور را تنها یک اعمال نظر شخصی می‌داند، تصریح کرد: «استدلال آنها این است که چون پیشتر چیزی به اسم «لباس شنای آزاد بانوان» در وزارت ورزش تصویب نشده ، لباس من هنگام شنا در دریا هرقدر هم اسلامی بوده باشد، اما از نظر آنها مورد قبول نیست و ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد!»


الهام اصغری با بیان این که لباس ابداعی او کاملا پوشیده است و ناظران نیز آن را تایید کرده بودند، گفت: «پوشش من به اندازه یک لباس فضانوردی آزاردهنده و سنگین بود، اما چاره دیگری نداشتم. اکنون اگر لباسی از این جنس و با همین حجم را به تن آقای حسین رضازاده کنید و از او بخواهید تا وزنه بزند، همان لحظه دوباره از این رشته خداحافظی می‌کند.»


شناگر رکوردشکن ۳۲ ساله با تاکید بر این که شنای مسیر ۱۸ کیلومتری کار ساده‌ای نبوده که اکنون بتواند از کنار آن بگذرد، تصریح می‌کند: «من وقتی ساعت‌ها در دریا شنا می‌کنم و تسلیم امواج نمی‌شوم، برایم قابل پذیرش نیست که حالا در مقابل تصمیمات و نظرات شخصی برخی مسوولان سر فرود بیاورم، به همین دلیل همچنان در حال پیگیری حق قانونی خودم هستم چون رکورد من قانونی بوده و باید ثبت شود.»





Tuesday, June 25, 2013

Kulbar – Träger im Irakisch-Iranischen Grenzgebiet

Auf der iranischen Seite der iranisch – kurdischen Grenzregion arbeiten sog. Kulbar, also Menschen, die Waren auf ihrem Rücken transportieren und sich dabei einen geringen Lebensunterhalt verdienen.



Je nach dem Preis der Waren diesseits oder jenseits der Grenze lohnt es sich, die Waren allein mit Menschenkraft, ohne Fahrzeuge oder Tiere durch unwegsames Gebirge auf die andere Seite zu transportieren.



Die Arbeit ist gefährlich, weil auf iranischer Seite die Grenzpolizei (vorwiegend Pasdaran) diese unterbinden wollen. Werden Kulbars von ihnen entdeckt, rennen sie davon und nicht selten wird hinter ihnen hergeschossen.



In den letzten zwei Jahren gab es 160 Tote und in den letzten drei Monaten gab es 41 Tote oder Verletzte. Am gestrigen Montag, den 24.6.2013, wurde ein Kulbar aus einer größeren Gruppe von Sicherheitskräften erschossen.


Bookmark speichern oder einem Freund mailen


Facebook

Twitter

studiVZ meinVZ schülerVZ

del.icio.us

email




_____ http://j.mp/Please-Support-Me-by-Click-HERE

Kulbar – Träger im Irakisch-Iranischen Grenzgebiet

Auf der iranischen Seite der iranisch – kurdischen Grenzregion arbeiten sog. Kulbar, also Menschen, die Waren auf ihrem Rücken transportieren und sich dabei einen geringen Lebensunterhalt verdienen.



Je nach dem Preis der Waren diesseits oder jenseits der Grenze lohnt es sich, die Waren allein mit Menschenkraft, ohne Fahrzeuge oder Tiere durch unwegsames Gebirge auf die andere Seite zu transportieren.



Die Arbeit ist gefährlich, weil auf iranischer Seite die Grenzpolizei (vorwiegend Pasdaran) diese unterbinden wollen. Werden Kulbars von ihnen entdeckt, rennen sie davon und nicht selten wird hinter ihnen hergeschossen.



In den letzten zwei Jahren gab es 160 Tote und in den letzten drei Monaten gab es 41 Tote oder Verletzte. Am gestrigen Montag, den 24.6.2013, wurde ein Kulbar aus einer größeren Gruppe von Sicherheitskräften erschossen.


Bookmark speichern oder einem Freund mailen


Facebook

Twitter

studiVZ meinVZ schülerVZ

del.icio.us

email




_____ http://j.mp/Please-Support-Me-by-Click-HERE

Luftverschmutzung in Araq, Iran

Seit ein paar Tagen demonstrieren die Einwohner von Araq gegen die fast allgegenwärtige Luftverschmutzung.


In Araq gibt es etwa 600 Industriebetriebe, von denen gut die Hälfte zur Luftverschmutzung beiträgt. An ca. 250 Tagen im Jahr ist die Luft so schlecht, dass die Menschen Atemmasken tragen und sich um ihre Gesundheit sorgen müssen.


Laut Untersuchungen von Ärzten ist die Krebsrate hier im Vergleich zu anderen Städten im Iran erhöht und geht auf die schlechte Luftqualität zurück.




Bookmark speichern oder einem Freund mailen


Facebook

Twitter

studiVZ meinVZ schülerVZ

del.icio.us

email




_____ http://j.mp/Please-Support-Me-by-Click-HERE

Luftverschmutzung in Araq, Iran

Seit ein paar Tagen demonstrieren die Einwohner von Araq gegen die fast allgegenwärtige Luftverschmutzung.


In Araq gibt es etwa 600 Industriebetriebe, von denen gut die Hälfte zur Luftverschmutzung beiträgt. An ca. 250 Tagen im Jahr ist die Luft so schlecht, dass die Menschen Atemmasken tragen und sich um ihre Gesundheit sorgen müssen.


Laut Untersuchungen von Ärzten ist die Krebsrate hier im Vergleich zu anderen Städten im Iran erhöht und geht auf die schlechte Luftqualität zurück.




Bookmark speichern oder einem Freund mailen


Facebook

Twitter

studiVZ meinVZ schülerVZ

del.icio.us

email




_____ http://j.mp/Please-Support-Me-by-Click-HERE

قدیمی‌ترین باغ گیاه‌شناسی ایران در شرف تخریب «به حکم استانداری»

3358575D 9A40 470A B376 D5B821E0B1F4 w640 r1 s قدیمی‌ترین باغ گیاه‌شناسی ایران در شرف تخریب «به حکم استانداری»


استانداری مازندران در نامه‌ای دستور تخریب باغ گیاه‌شناسی نوشهر که اولین باغ پژوهشی و اکولوژیک ایران و خاورمیانه است را صادر کرد و تخریب این باغ ۳۵ هکتاری قرار است از بامداد چهارشنبه، پنجم تیر، اجرا شود.


به گزارش خبرگزاری مهر، این دستور در حالی صادر شده که اقدامات قضایی برای جلوگیری از تخریب‌های قبلی که توسط اداره کل بنادر نوشهر در این باغ صورت گرفته بود هنوز جریان دارد.


باغ گیاه‌شناسی نوشهر با درختانی با عمر ۹۰ تا ۲۰۰ سال، ۶۱ سال پیش به عنوان اولین باغ پژوهشی و اکولوژیک در ایران و خاورمیانه ساخته شد و به مرور شهرتی جهانی یافت.


خطر تخریب این باغ از ۱۰ سال گذشته وجود داشته و اداره بنادر نوشهر روز هشتم آبان ۸۹ اقدام به تصرف بخشی از این باغ و تخریب بیش از ۳ هکتار از عرصه‌های این باغ کرد که با مقاومت فعالان محیط‌ زیست و ارجاع این پرونده به دادگاه از این اقدام جلوگیری شد.


گزارش‌ها اما حاکی است که استانداری مازندران هم‌اینک دستور داده که به منظور «اجرای مصوبه دولت مبنی بر احداث راه دسترسی بندر نوشهر به کمربندی» این باغ تخریب شود، اقدامی که وکیل باغ گیاه‌شناسی آن را خلاف قانون می‌داند.


غلامعلی ریاحی، وکیل باغ گیاه‌شناسی، در مورد دستور استانداری مازندران برای تخریب این باغ به خبرگزاری مهر گفت: «در این خصوص نامه‌ای را به دادستان عمومی نوشهر ارسال کردیم. در این نامه آمده است که این اقدام استانداری خلاف قانون بوده و در هفته قوه قضائیه درخواست داریم به این پرونده به سرعت رسیدگی شود.»


همچنین محمد امینی، رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران، نامه‌ای خطاب به عیسی هاشمی، معاون عمرانی استانداری، نوشته که در آن آمده است: «برای صدور چنین دستوری نیاز به موافقت معاونین رئیس دولت و وزراست و در صورت این اقدام قطعا پیگیری قانونی سنگین‌تری در انتظار شما و ماموران و عامرین خواهد بود.»


در باغ گیاه‌شناسی نوشهر ۱۴۰۰ گونه گیاه، از جمله بسیاری از گیاهان دارویی کشت می‌شود و تنها پایه بلوط چوب‌پنبه در ایران، و قدیمی‌ترین پایه‌های درختان دارتالاب و ژینکو در آن قرار دارد.


تخریب این ایستگاه پژوهشی گیاه‌شناسی در حالی صورت می‌گیرد که این باغ به عنوان یک اثر ملی به شماره ۱۷۷۹۵ در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز ثبت شده است.


مجموعه کشت درخت و درختچه این باغ گیاه‌شناسی از سال ۱۳۳۱ پایه‌گذاری شده است، اما قدمت ایستگاه تحقیقات گیاهی نوشهر به سال ۱۳۱۰ یعنی ۸۲ سال پیش می‌رسد.


باغ گیاه‌شناسی نوشهر با تلاش دکتر حبیب‌الله ثابتی، گیاه‌شناس و جنگل‌شناس برجسته ایران، و گروهی از همکاران او ساخته شد و خاک بخش‌هایی از آن با دست و فرغون از مکان‌های دیگر که سنگ‌ریزه نداشت آورده شد.


Monday, June 24, 2013

خاتمی در دیدار با روحانی: حقا و انصافا باید از رهبر معظم انقلاب قدردانی کرد

1 400 خاتمی در دیدار با روحانی: حقا و انصافا باید از رهبر معظم انقلاب قدردانی کرد محمد خاتمی در دیدار با حسن روحانی تبریک مجدد انتخاب دکتر روحانی به‌عنوان رئیس‌ جمهوری اسلامی ایران از سوی ملت، برای ایشان آرزوی موفقیت کرد.


به گزارش سرویس سیاسی انتخاب، وی با اشاره به حضور پرشور ملت ایران در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و خلق حماسه سیاسی که به انتخاب دکتر روحانی با اکثریت مطلق آراء منجر شد، گفت: حقاً و انصافاً باید از آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب که زمینه تحقق این حماسه را فراهم نمودند، قدردانی کرد.


خاتمی خطاب به رئیس جمهور منتخب افزود: با توجه به این‌که در سخت‌ترین شرایط تاریخ کشور مسئولیت را تحویل می‌گیرید، مردم عزیز به‌خوبی توجه دارند که تحقق مطالبات نیازمند زمان و شرایط خاص خود است.


دکتر روحانی نیز در این دیدار، نقش بی‌بدیل رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحقق حماسه سیاسی و حضور بی‌نظیر مردم در انتخابات ریاست جمهوری را ستود.


رئیس جمهور منتخب ضمن تشکر از خاتمی، بر حفظ و تداوم همکاری و هم‌دلی مردم و همه جریانات سیاسی وفادار به نظام جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف و برنامه‌های دولت یازدهم، تأکید کرد.


Iranischer Weihnachtsbaum



Iranischer Weihnachtsbaum: Die Geschenke zahlt das Volk, und nun hat es die Bescherung


Dieser bunte Baum gibt einen kurzen Überblick über die iranische Geschichte seit der Revolution 1979. Ob an der Spitze ein roter Stern oder ein islamischer Halbmond stehen sollte, ist nicht mehr die Frage. Was sagt uns der Baum?


An beiden Enden der Tannenspitzen sieht man Volk und Herrscher sitzen

Der Abstand der Zweigspitzen auf der Seite der Herrschenden bis zu den Spitzen auf der Seite des Volks ist Ausdruck des Abstands zwischen den beiden. Er hat seit dem Tod von Ajatollah Chomeini immer mehr zugenommen, aber mit Unterbrechungen. Chatami war in den 1990-er Jahren der erste, der sich den Hoffnungen der Bevölkerung annäherte, der Abstand wurde geringer. Aber es dauerte nicht lange, bis die Bevölkerung sich getäuscht sah. Denn auf der Seite der Herrschenden begannen die Revolutionswächter (Pasdaran) den Staatsapparat zu unterwandern, die Geheimdienste wucherten, und die Minister waren oft nicht diejenigen, die das letzte Wort hatten. Das lag laut Verfassung ohnehin beim Religiösen Führer, Ajatollah Chamene‘i. Und diese Interessen lagen fern von denen des Volkes. So war Chatami in seiner zweiten Amtszeit das, was man in den USA eine „lahme Ente“ nennt, allerdings aus anderen Gründen.


Ahmadineschad: Reformisten von der Macht in den Knast

Mit dem Machtantritt von Ahmadineschad begannen sich die Gegensätze zu verschärfen. Erstmals waren auch die sogenannten Reformer betroffen, die nach und nach von den politischen Posten verdrängt wurden. Wenn sie Glück hatten, konnten sie ihre wirtschaftliche Stellung weiter halten, wenn sie Pech hatten, verschwanden sie im Gefängnis, namentlich nach der Wahlfälschung von 2009, als Ahmadineschad seine zweite Amtszeit als Präsident antrat. Dies führte dazu, dass viele Reformisten sich auf das Volk zu bewegten und begannen, dessen Forderungen zu übernehmen.


Wenn drei sich streiten…

Die jüngsten Präsidentschaftswahlen sahen keineswegs günstig für die Reformisten aus. Schon im Vorfeld hatten die Pasdaran ihre Forderungen im Wächterrat durchsetzen können und erreicht, dass nur acht Kandidaten zugelassen wurden, deren Gehorsam gegenüber dem Religiösen Führer sicher war. Von diesen acht schied Haddad Adel aus dem Rennen, nachdem sich bei den öffentlichen Debatten gezeigt hatte, dass er in Diskussionen nicht bestehen konnte. Er war der Schwiegervater des Sohns von Ajatollah Chamene‘i.

Damit waren weiterhin noch Schwergewichte am Zug wie Bagher Qalibaf (der Oberbürgermeister von Teheran, der die Metro der Stadt unter seine Fittiche gebracht hat), Sa‘id Dschalili (jüngster Verantwortlicher der Atomverhandlungen), Ali-Akbar Welajati (ehemaliger Außenminister und Berater von Ajatollah Chamene‘i.)

Was ist geschehen, dass unter diesen Voraussetzungen ein Kandidat wie Hassan Rouhani gleich in der ersten Wahlrunde siegt, obwohl er weder der Wunschkandidat der Pasdaran noch des Religiösen Führers war? Die Antwort ist in der Zerstrittenheit der Herrschenden zu finden. Denn jeder der Vertreter der Fundamentalisten (Qalibaf, Dschalili, Welajati) vertrat zugleich auch wirtschaftliche Interessengruppen, die sich mit Hilfe dieser Wahlen an der Spitze des Staatsapparats durchsetzen wollten.


Das Handwerk der Geistlichen

Nur drei Tage vor den Wahlen gelang es Ajatollah Rafsandschani und dem Ex-Präsidenten Chatami, den zweiten „Reformisten“-Kandidaten, Mohammad-Resa Aref, davon zu überzeugen, seine Kandidatur zurückzunehmen. Und nun legte die Wahlwerbung auch mit Hilfe der neuen Medien los. Hassan Rouhani, ein Geistlicher, dessen Handwerk das Reden ist, führte seine Gegner in den Diskussionen vor, und so gab es genügend Stoff, mit dem er von sich reden machte. Während auf der Seite der Reformisten nur noch ein Kandidat zur Wahl stand, der es verstand, im Publikum Hoffnung zu wecken und auch schließlich die Unterstützung von Rafsandschani erhielt, geschah auf der Gegenseite nichts dergleichen.


Der Wahlsieger

Je länger der Wahltag sich hinzog, desto länger wurden die Gesichter der Fundamentalisten, auch Prinzipialisten genannt. Ajatollah Chamene‘i konnte sie schließlich überzeugen, dass es besser ist, auf eine massive Wahlfälschung zu verzichten (der Abstand zum nächsten Kandidaten nach Rouhani betrug immerhin elf Millionen Stimmen). Und Ajatollah Chamene‘i konnte seine Mitstreiter beruhigen, schließlich ist Hassan Rouhani einer der ihren und hat treu in den verschiedenen Gremien (Nationaler Sicherheitsrat, Expertenrat, Rat zur Wahrung der Interessen des Systems) den Interessen der Herrschenden gedient. Eine Woche vor der Entscheidung des Wächterrats, wer als Kandidat zugelassen wird, hatte Hassan Rouhani einen Brief an Ajatollah Chamene‘i geschrieben, in dem er zusicherte, dass er sich seinem Willen unterwerfe.


Was bedeutet das für die Wähler?

Sie werden nichts gewinnen. Schon jetzt hat der neugebackene Präsident, der im Wahlkampf noch den Hausarrest der ehemaligen Präsidentschaftskandidaten Mussawi und Karubi kritisierte, auf eine Frage eines iranischen Journalisten, wann denn die Freilassung der beiden

zu erwarten sei, geantwortet: „Ich bin nur der Präsident. Wir haben mehrere Gewalten im Staate – den Religiösen Führer, die Justiz, das Parlament, alle haben dabei zu entscheiden.“ Sprich, solange diese nichts Derartiges entscheiden, wird nichts geschehen.

Auch wirtschaftlich wird für die Bevölkerung nichts herausspringen, denn selbst wenn die Sanktionen aufgehoben werden sollten, wird es noch lange dauern, bis die ruinierten Firmen und die durch Importe zerstörte Landwirtschaft sich erholen.


Was bedeutet das für die Herrschenden?

Die Prinzipialisten haben zwar den Wahlkampf verloren, aber an einen der ihren, denn ein Reformer oder gar Systemveränderer ist Hassan Rouhani nicht. Die Prinzipialisten und mit ihnen die Pasdaran werden weiter ihre politischen Posten behalten, ihre wirtschaftlichen Pfründe wird niemand antasten – am wenigsten die Justiz, und einzig einem Teil der „Reformisten“ werden sie wieder einen Platz im politischen Apparat einräumen müssen.


Zugeständnisse nach außen, Härte nach innen

Vor allem in einem Punkt kommt ihnen die Wahl von Hassan Rouhani entgegen. Mit seinem Image als Reformer ist er für Westeuropa ein willkommener Vorwand, die Sanktionen zu beenden und die Erdölimporte wieder aufleben zu lassen. Damit sprudelt wieder das Geld für alle, die dem Staate nahestehen. Und die warten dringend auf diese Dollars. Denn derzeit schuldet die iranische Nationalbank den einheimischen Unternehmen, die in den Händen der Pasdaran und Prinzipialisten liegen, rund 100 Milliarden US-Dollar. Das sind Kredite, die die Bank versprochen hatte, die die Unternehmer erstmal aus eigener Tasche ausgelegt haben oder die Arbeitnehmer in Form verweigerter Lohnauszahlungen hinnehmen mussten, die dann aber aufgrund der Ebbe in der Erdölkasse nie bezahlt wurden. Für diese ist Hassan Rouhani ein Segen, wenn er es schafft, die Sanktionen aufheben zu lassen. Wenn dafür Zugeständnisse im iranischen Atomprogramm nötig sind, werden sie das wohl in Kauf nehmen.

Was sie aber nie und nimmer in Kauf nehmen werden, sind Zugeständnisse an die iranische Bevölkerung. Denn neben den 34 Millionen Wahlberechtigten, die zur Wahl gegangen sind, stehen weitere 21 Millionen, die bewusst nicht teilgenommen haben. Um denjenigen, die wählen gegangen sind, entgegen zu kommen, müssten die politischen Gefangenen freigelassen werden, mehr politische Freiräume gewährt werden, und wenn das passiert, werden auch die 21 Millionen Verweigerer in die Bresche treten und die Festung der Macht aufbrechen.

Das will keiner: Nicht die Prinzipialisten, nicht die Reformisten, weder Chamene‘i, noch Rouhani.


Bookmark speichern oder einem Freund mailen


Facebook

Twitter

studiVZ meinVZ schülerVZ

del.icio.us

email




_____ http://j.mp/Please-Support-Me-by-Click-HERE